این نامه پیش از انتخاب آیت الله منتظری به قائم مقامی رهبری نگاشته شده است که بوضوح مخالفت حاج احمد اقا با رهبری آیت الله منتظری را با این جمله نشان می دهد:" فقط خود می دانید که به زور نمی شود رهبر شد." همچنین حاج احمد آقا نارضایتی خودش را از تاسیس دفتر آیت الله منتظری ابراز می کند و پیش بینی می کند که یک جریان خاص با بعضی رفتارها باعث ضایع شدن وی خواهد شد. اتفاقی که سالها بعد به وقوع پیوست. نکته دیگر در مورد این نامه اضافه کردن جملاتی بعد از به پایان رساندن نامه در زیر امضای پایانی است که حاج احمد اقا بار دیگر از آیت الله منتظری خواهش می کند که جلوی جریانی که می خواهند از وی سوء استفاده کنند را بگیرد. ( برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگتر بر روی آنها کلیک کنید)

متن نامه:

بسمه تعالی

حضرت آیت الله منتظری دام عمره

پس از عرض سلام، بارها مطالبی را که می خواهم خدمتتان عرض کنم به افراد نزدیک شما گفته ام ولی نتیجه نداده است.

1- احساس می شود که می خواهند شما را با زور و فشار آیت الله سیاسیون مذهبی کنند این خطرناک است. شما از متن مردم جوشیده اید و صلاح نیست دسته ای خاص شما را از آن خود کنند و هر چه خواستند بکنند و اگر دیدند از امام آبی گرم نمی شود بیایند و با تعریف و تمجید شما را وادار کنند تا مسائلی را مطرح کنید که بعدا تکذیب نمائید و یا به این هم کفایت نکنید و از آنچه قبلا تکذیب کردید تعریف هم بنمائید.

2- شما مطمئن باشید کسانی که می خواهند بوسیله رادیو و تلویزیون و روزنامه امید امام و امت درست کنند در اشتباهند( اشاره به شعار درود بر منتظری امید امت و امام) این حرکات عکس العمل درست می کند که کرده است. نمی بینید چه صریح مردم به شما فحش می دهند، آیا واقعا شمایی که باید هدایت کننده قسمتی از امت مسلمان باشید با این روش می توانید باشید. شما را برای بعد از امام کار ندارند زیرا خود هستند، شما را برای زمان امام کار دارند که کاملا دیده ایم، بارها گفته ام شما بگوئید رادیو و تلویزیون وظیفه دارد شرعا اسم من را از شعارها قطع کند ولی نگذاشتند بگوئید. اینکه بگوئید عکس مرا نیاورید کافی نیست، باید "درود بر منتظری امید امت و امام" بعد از الله و اکبر خمینی رهبر حذف شود که اگر نشود چیزی نمی گذرد که " سلام بر موسوی قهرمان، امید مستضعفان" رسم می شود و دیری نمی پاید که " صلوات بر مشکینی، تو سرّ خود دینی" و از این قبیل و همینطور کار بجایی کشیده می شود که تنها یک تصدیق نیم ساعت طول خواهد کشید و خمینی رهبر را هم از نفوذ سیاسیش ساقط خواهد کرد. خود فکر کنید،لابد می دانید که من روی محبت این را می گویم و روی غرض و مرض نیست.

3- نمیدانم دیگر چه رسمی شده است که هر کس با شما ملاقات کند باید رادیو بگوید، آخر شما که رهبر انقلاب نیستید. تنها این نوع کارها که به دست اطرافیان شما که متاسفانه مسائل اجتماعی  را درست درک نمی کنند صورت می گیرد و این نیز خطرناک است. زیرا اولا علما را تحریک می کند که کرده است. امروز یک مدرسه در قم با شما خوب نیست چرا؟! امروز مراجع با شما خوب نیستند چرا؟! شما که به آنها بدی نکردید. ایا این بدین دلیل نیست که حرکاتی کرده اند که آنان ناراحت شده اند، آیا همین که شما بدون دلیل همیشه از رادیو مطرح می کنند خود دلیل این انعکاس نمی شود. آخر هر کس آمده است آنجا به نحوی او را رنجانده اند. آیا افرادی که امروز بعنوان اطرافی شما در آنجا هستند درک مسائل سیاسی برایشان از اصعب امور نیست. سریعا فکری بنمائید که از این بدتر نشود.

4- شما در تمام مسائل سیاسی دخالت می کنید چرا؟ چه اشکالی دارد که شما یک سال در مسائل سیاسی دخالت نکنید و یا در حدی که در شان شماست یادتان که نرفته است که از شما هر موقع که امام پیامی داشت پیامی می گرفتند مثلا برای عید، برای پیروزی انقلاب که بعدا من گفتم و شما قبول کردید. امروز هم من می گویم که شما را دارند ضایع می کنند.این نشد که شما تفسیر بگوئید، نهج البلاغه بگوئید، نماز جمعه را یک مرتبه خلاصه اش کنید و بگوئید، یک مرتبه همه اش را بگوئید، یک مرتبه در رادیو و یک مرتبه در تلویزیون، با کمال تاسف گاهی هم سطح مطلب پایین است و موجب ناراحتی مگر اطرافیان شما فکر می کنند که (بقول آقای شریعتی) که شما کمبود اطلاعیه دارید.

5- مسئله دیگر دفتر آیت الله منتظری است که دیگر این تماشایی است. آخر شما دفتر می خواهید چه کنید، اگر مطلبی دارید خود بفرمائید و اگر مطلبی است که باید غیر بگوید خود آن شخص از قول شما بگوید، همه می گویند این دفتر یک تقلید باطل از دفتر امام است. مطلب زیاد دارم ولی نمی شود همه را گفت، فقط خود می دانید که به زور نمی شود رهبر شد و به زور نمی شود مرجع شد که شما هرگز دنبال این امور نبوده اید. سعی کنید جلوی فعالیت های غلط دسته دیگری که از بزرگ کردن شما میخواهد به نفع خود استفاده کند را بگیرید و این تنها در این خلاصه می شود که اعلام کنید حرام است کسی اینگونه اعمال را انجام دهد و یا راضی نیستم و یا به رادیو و تلویزیون دستور دهید قطع کنند. البته باید علما بگویند تا اثر خوبی داشته باشد.

 امیدوارم نگوئید این نقشه است.

قربان شما سید احمد خمینی

بار دیگر از شما خواهش می کنم که جلوی این جریانی که می خواهد از شما سوء استفاده کند را بگیرید. اینها دارند از نام شما استفاده می کنند. ولو این به ضرر شما باشد. این کار نوعی تحقیر گروه هایی است که باید از یک مقامی آویزان شوند و الا نمی توانند روی پای خودشان بایستند.

اضافات:

- نامه بر گرفته از کتاب از جدایی تا رویارویی( بررسی غائله ?? ابان و ریشه های آن)

- دقیقا نمی دانم این نامه سال 59 نوشته شده است یا 63

- باز هم تشکر از همان نابغه قبلی!

- در چشم باد اینقدر زیبا بود که وقتی تمام شد حسرت دیگر ندیدنش بر دلم ماند.

مجموعه‌ی وصیت نامه‌های شهدا درباره‌ی حجاب

1)« خواهران ما در حالى که چادر خود را محکم برگرفته ‏اند و خود را هم چون فاطمه و زینب حفظ می ‏کنند... هدف‏دار در جامعه حاضرشده ‏اند.»

 (رییس جمهور شهید محمد على رجایى)     

2)«اى خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهى چادر تو می ‏ترسد تاسرخى خون من.»

 (شهید محمد حسن جعفرزاده)        

3) «مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداکارى شما رشد پیدا کردم.»

 (شهید غلامرضا عسگرى)        

4)«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوى‏معنویت و صفا مى‏کشاند.»

 (شهید على رضائیان)          

5) «از خواهران گرامى خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا که‏حجاب خون‏بهاى شهیدان است.»

  (شهید على روحى نجفى)        

6) «و تو اى خواهر دینى‏ام: چادر سیاهى که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.»

   (شهید عبدالله محمودى)         

7)«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان: بى‏اعتنایى شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.»

 (شهید على اصغر پور فرح آبادى)         

8)«به پهلوى شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم که، حجاب را حجاب ‏را، حجاب را، رعایت کنید.».

(شهید حمید رستمى)          

9) «خواهرم: حجاب تو مشت محکمى بر دهان منافقین و دشمنان اسلام مى زند.»

  (شهید بهرام یادگارى)          

10)«یک دختر نجیب باید باحجاب باشد.»

    (شهید صادق مهدى پور)          

11)«از تمامى خواهرانم مى‏خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»

  (شهید سید محمد تقى میرغفوریان)          

12)«خواهرم: از بى حجابى است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.»

 (شهید حمید رضا نظام)          

13) «حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست»

  (شهید محمد کریم غفرانى)           

14) «خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان مىکشید.»
 «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بینى و دشمن تو را نمى بیند.»

 (سردار شهید رحیم آنجفى)           

[مجموعه‌ی وصیت نامه‌های شهدا درباره‌ی حجاب]           

برگرفته از سایت http://www.sabokbalan.com